یه ﺭﻭﺯ ﻳﻪ ﭼﻴﻨﻴﻪ ﻣﻴﺮﻩ ﺑﺎﻻﻱ ﻛﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻣﻴﺰﻧﻪ:
“ﺳﺎ ﻻﻭهیو ﻻﻥ ﻫﻴﻦ ﺷﻴﻦ ﺗﺎ ﻧﻴﻲ”
ﻳﻬﻮ ﺍﺯ ﻛﻮﻩ ﺻﺪﺍ ﻣﻴﺎﺩ:
دیوث ! ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﻪ ﺑﮕﻮ
بابا من تلف شدم از خنده
این امیر دیوونس این عکسو داده بهم
میگم امیر این مانیتورش چرا این طوریه
میگه من قوانینه فیزیکو در نظر گرفتم
اگه گارفیلد بیوفته رو مانیتور ال سی دی خوب می شکنه
من کشته مرده این ذهنه فعالشم بخدا
پَ نه پَ وایمیسم تا سبز شه بعد حرکت میکنم ...
بردم داداشم رو رسوندم کلاس،برگشتم ...
مامانم میگه رسوندیش؟
پَ نه پَ انداختمش تو چاه اینم پیرهنشه .
مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس ... !
میگه بکشمش؟؟
پَ نه پَ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش